🎬🎤ɱყ ῳɛცƖơɠ🌠🧩🎬🎤ɱყ ῳɛცƖơɠ🌠🧩، تا این لحظه: 2 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره
🥰👩🏻‍❤️‍💋‍👨🏻بابا مهدی 👩🏻‍❤️‍💋‍👨🏻🥰🥰👩🏻‍❤️‍💋‍👨🏻بابا مهدی 👩🏻‍❤️‍💋‍👨🏻🥰، تا این لحظه: 41 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره
🤩نلین کوچولو🤩🤩نلین کوچولو🤩، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره
🥰😇مامان مهناز😇🥰🥰😇مامان مهناز😇🥰، تا این لحظه: 41 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره
ραηιѕα-پانیساραηιѕα-پانیسا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره
😍αятιηαدختر خالم😍😍αятιηαدختر خالم😍، تا این لحظه: 18 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره
طرفدار ایمجین درگنز شدنمطرفدار ایمجین درگنز شدنم، تا این لحظه: 2 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره
تولد شمار سنتو رفتنمتولد شمار سنتو رفتنم، تا این لحظه: 3 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره
علاقه ام به سبک راک پاپعلاقه ام به سبک راک پاپ، تا این لحظه: 2 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
تولد پاتر هد شدنمتولد پاتر هد شدنم، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره
تولد گریفیندور شدنمتولد گریفیندور شدنم، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره
اشنایی من با موسیقیاشنایی من با موسیقی، تا این لحظه: 6 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
شاهان shahan👶🏻❤️شاهان shahan👶🏻❤️، تا این لحظه: 1 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

🌠📚🤩Love❤️Psychologist👩🏻‍⚕️and 💫literature

literature is life

سلام سلام

بچه ها سلام ح*ا*ل*ت*و*ن*چطوره؟؟؟؟ من که حسابی گ*و*د هستم چند وقتیه بهتون سر نزدم باید یه چیزی بگم کیا تو روشنگران درس میخونن؟ از راهنمایی به بالاست  دختر خاله من ا*ر*ت*ی*ن*ا و داختر داییم ا*ن*د*ی*ا این دوتا تو روشنگرانن  شاید هدف اصلی من ت*ی*ز*ه*و*ش*ا*ن نباشه چون مدرسه روشنگران قبولی هاش بیشتره کلی قبولی داره شاید من واقعا به اونجا متعلق دارم چون واسه تیزهوشان زحمت نمیکشم شایدم بخوام تو قلم چی بمونم من زیاد به تیزهوشان علاقه ندارم ناراحت نشید و از راهتون منحرف نشید ولی هدف من این نیست شاید من باید جمع کوشندگان تیزهوشان رو ترک کنم و به کوشنندگان روشنگران بپیوندم مدیر این مد...
21 مهر 1400

رمان افسانه های شرور پارت دوم

خیلی برام سخته وقتی میبینمت میتونم باهات صحبت کنم ولی جوابمو نمیدی خیلی خسته شده بودم  زنگ زدم مامان بزرگ و داستانو بهش گفتم و اون باور کرد بهش گفتم من دیگه خسته شدم تو کتاب نوشته این افراد بعد یک ماه میمیرند مادربزرگگفت ما یه هفته فرصت داریم نگران نباش گفتم اخه چطور من حتی نمیدونم چطورنجاتش بدم و بعد بلند گفتم چطور مادرمو...
14 مهر 1400

افسانه های شرور پارت۱

پیش مامانم بودم مامان توروخدا باهام حرف بزن اخه تو چت شد یهو داشتی باهام حرف میزنی اونروز خیلی عجیب بود حوصلم سر رفت و کتابی که مامانبزرگم بهم داده بودو خوندم افسانه های شرور اون همیشه میگفت این داستانا واقعین یهو چشمم به یه داستان افتاد طلسم جوان پیر خنده ام گرفت این یعنی چی خیلی کنجکاو شدم شروع کردم به خوندن نوشته بود داستان از اینجا شروع شد پیریا یک دختر مهربان خوشگل بود او به صورت مادرزادی دارای جادوی شگفت انگیزی بود مادرش همیشه میگفت پیریا تو نباید از جادویت هر لحظه و هر ثانیه استفاده کنی چون باعث میشود جادوی تاریکی و ابدی تورا درگیر خود کند پیریا بی اعتنایی میکرد و اصلا توجهی نداشت تا اینکه ی...
13 مهر 1400

دنبال کننده

سلام بچه منميخوام وبلاگمو مجاني بفروشم البته اين نه يه وبلاگ دارم واسه تازه وارد ها شايد بعدا اينم بفروشم يه ذره درگيرم كرده كسي ميخوادش تلگراف بده اونيكي وبلاگم حدودا 30 تا به بالا فالور داره
12 مهر 1400

سلامممم

بچه ها سلام یه درخواستی دارم ازتون با رفتن بهار جون یه ذره اینحا خلوت شده وبلاگ قبلیش با کلی طرفدار رو هواست اگع میخواین خودتونو ثابت کنین به مدیریت نینی وبلاگ از تلگراف یا ایکون گفتینو که معمولا خیلی زود جواب میده بگید لطفا وبلاگ بهار جون با اسم خاطرات زمستونی رو از انسداد در بیارید با طرفدارای پر و پا قرصشیم نزارید خلوت بشه
9 مهر 1400